کد مطلب:316668 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:150
امام حسین او را از عذاب نجات داد
عالم ربانی استاد اخلاق آیة الله دستغیب در كتاب شریف گنجینه ای از قرآن می فرماید: یكی از بزرگان دین، بیست سال پیش برای من نقل فرمود كه یكی از شیوخ عرب در شهر عراق مرد.
[ صفحه 64]
در عالم رؤیا دیدند كه خیلی معذب و ناراحت است و او را با زنجیرهایی پر از آتش خدمت آقا علی علیه السلام حاضر كردند. حضرت از او سؤال كرد: در دنیا چه عملی انجام دادی؟
او گفت: خیلی كارهای بد انجام داده ام؛ ولی كارهای خوب هم داشته ام و در كار خیر به مردم كمك می كردم و در مجالس سوگواری و روضه خوانی هم شركت می كردم. حضرت فرمود: آری! ولی مردم را به زور به چنین كاری وادار می كردی. آن شیخ گفت: بلی! حضرت فرمود: منظور شما این بود كه مقام و ریاست خود را حفظ كنی.
گفت: همین طور است؛ ولی شما خودتان شاهدید كه دوست داشتم نام شما بلند شود و عزاداری شما را برپا كنم.
حضرت فرمود: پس كار تو با آقا حسین علیه السلام است و باید از باب الحسین وارد شوی و گرنه برای شما از راه عدل راهی نیست.
او گفت: یك وقت دیدم كه حضرت امام حسین علیه السلام در گوشه ای ایستاده است و شیخ عرب را نزد حضرت بردند.
سپس حضرت فرمودند: او را رها كنید. [1] .
[ صفحه 64]
در عالم رؤیا دیدند كه خیلی معذب و ناراحت است و او را با زنجیرهایی پر از آتش خدمت آقا علی علیه السلام حاضر كردند. حضرت از او سؤال كرد: در دنیا چه عملی انجام دادی؟
او گفت: خیلی كارهای بد انجام داده ام؛ ولی كارهای خوب هم داشته ام و در كار خیر به مردم كمك می كردم و در مجالس سوگواری و روضه خوانی هم شركت می كردم. حضرت فرمود: آری! ولی مردم را به زور به چنین كاری وادار می كردی. آن شیخ گفت: بلی! حضرت فرمود: منظور شما این بود كه مقام و ریاست خود را حفظ كنی.
گفت: همین طور است؛ ولی شما خودتان شاهدید كه دوست داشتم نام شما بلند شود و عزاداری شما را برپا كنم.
حضرت فرمود: پس كار تو با آقا حسین علیه السلام است و باید از باب الحسین وارد شوی و گرنه برای شما از راه عدل راهی نیست.
او گفت: یك وقت دیدم كه حضرت امام حسین علیه السلام در گوشه ای ایستاده است و شیخ عرب را نزد حضرت بردند.
سپس حضرت فرمودند: او را رها كنید. [1] .
[1] گنجينه هاي قرآن.